• وبلاگ : كمالو مجيد
  • يادداشت : واي بر من گر تو آن گم کرده ام باشي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    کسي فهميد تو نام مرا از ياد خواهي برد

    ومن با آن که مي دانم تو هرگز ياد من را با عبور خود نخواهي برد

    هنوز آشفته ي چشمان زيباي توام برگرد

    ببين که سرنوشت انتظار من چه خواهد شد

    ومن بعد از اين همه طوفان و وهم و پرسش و ترديد

    کسي از پشت قاب پنجره آرام وزيبا گفت:

    تو هم در پاسخ اين همه بي وفائيها بگو

    در راه عشق و انتخاب آن خطا کردم

    و من در حالتي ما بين اشک و حسرت و ترديد

    کنار انتظاري که بدون پاسخ

    ومن در اوج پائيزي ترين ويراني يک دل

    ميان غصه اي از جنس بغض کوچک يک ابر

    نمي دانم چرا؟ شايد به رسم عادت پروانگيمان باز

    براي شادي و خوشبختي باغ قشنگ آرزوهايت

    "دعاکردم"

    پاسخ

    مي نگرم دور دست را آنگاه که ديدمت و ديدي مرا همراه شديم در کوچه باغي سبز و بي پروا مي رفتيم....رفتي و من ماندم ماندم در تاريکي به انتظارآنگاه که آفتاب برآمد تورا در کنار خود يافتم و اينک نمي دانم اين ظلمات است که مرا از ديدنت بازداشته است يا نيستي ديگرمن هنوز سراسيمه در کوچه باغ مي گردم امروز خيلي دلتنگ بودم..هر سو که مي روم به نشاني هاي تو دلتنگ مي شوم با اين بهانه و نشانه ها که همه جا ردي از توست براي من -- زنده ام!!