سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
خدایا! . . . در دیده ام نور و در دینم بینش بنه . [امام صادق علیه السلام]
 
امروز: یکشنبه 103 اردیبهشت 30

شیشه ای می شکند...
یک نفر می پرسد...
چرا شیشه شکست؟
مادر می گوید...
شاید این رفع بلاست.
یک نفر زمزمه کرد...
باد سرد وحشی مثل یک کودک شیطان آمد.
شیشه ی پنجره را زود شکست.
کاش امشب که دلم مثل آن شیشه ی مغرور شکست،
عابری خنده کنان می آمد...
تکه ای از آن را برمی داشت مرهمی بر دل تنگم می شد...
اما امشب دیدم...
هیچ کس هیچ نگفت غصه ام را نشنید...
از خودم می پرسم آیا ارزش قلب من از شیشه ی پنجره هم کمتر است؟
دل من سخت شکست اما، هیچ کس هیچ نگفت و نپرسید چرا

 نوشته شده توسط مجید کمالو در یکشنبه 90/4/19 و ساعت 5:37 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 32
مجموع بازدیدها: 241861
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه