سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
[ و در وصف جمع فرومایگان فرمود : ] آنانند که چون فراهم آیند پیروز گردند ، و چون پراکنده گردند شناخته نشوند [ و گفته‏اند امام فرمود : ] آنانند که چون فراهم آیند زیان رسانند و چون پراکنده شوند سود دهند . [ گفتند زیان فراهم آمد نشان را دانستیم سود پراکنده شدنشان چیست ؟ » فرمود : ] خداوندان پیشه‏ها به سر پیشه‏هاى خود بازگردند و مردم از آنان سود برند : چون بنّا که بر سر ساختن بناى خود رود و بافنده که به کارگاهش و نانوا که به نانوا خانه بازگردد . [نهج البلاغه]
 
امروز: جمعه 103 آذر 9

به طوری که می دانیم فردوسی طوسی شاعر حماسه سرای ایران دربار سلطان محمود غزنوی را به علت اینکه نقض عهد کرده بود با خاطری ازده ترک گفت و به وطن مألوف خویش بازگشت. سالها از این واقعه گذشت تا سلطان محمود غزنوی لشکر به هندوستان کشید و در آنجا قلعه ای را محاصره کرد. چون از تسخیر قلعه مأیوس شد قاصدی نزد کوتوال قلعه فرستاد و او را به اطاعت و تسلیم دعوت کرد. سپس به وزیر خود خواجه حسین میکال (حسنک) گفت: اگر جواب بر وفق مراد نیاید تدبیر چیست؟ حسنک با اطمینان قاطعه این شعر را خواند:

اگر جز بکام من آید جواب
من و گرز و میدان افراسیاب

سلطان محمود پرسید: این شعر از کیست که در آن روح مردانگی وجود دارد؟ حسنک که باطناً شیعی مذهب و از علاقمندان و طرفداران جدی فردوسی بود و همیشه به دنبال فرصت می گشت که آب رفت را به جوی باز آرد موقع را مغتنم شمرده جواب داد: از بیچاره ابوالقاسم فردوسی است که سی سال رنج برده چنان کتابی تمام کرد ولی متأسفانه بر اثر سعایت ساعیان و حاسدان مغضوب و مطرود گردید. سلطان محمود بی نهایت متأثر شد که چرا چنین شاعر بزرگواری را از خود آزرده و رنجیده خاطر ساخت. در آن موقع چیزی نگفت و چون به غزنین بازگشت فرمان داد دوازده شتر نیل بار کرده به طوس ببرند و ضمن عذرخواهی از ماوقع تحویل فردوسی دهند ولی معل الاسف هنگامی هدی? سلطان از درواز? رودبار طبران وارد شد که جناز? فردوسی را از درواز? رزان به گورستان می بردند.


 نوشته شده توسط مجید کمالو در شنبه 90/4/4 و ساعت 12:21 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 251
بازدید دیروز: 60
مجموع بازدیدها: 246734
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه