سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
[ و او را دیدند با جامه‏اى کهنه و پینه زده . سبب پرسیدند فرمود : ] دل را خاشع کن و نفس را خوار ، و مؤمنان بدان اقتدا کنند در کردار . همانا دنیا و آخرت دو دشمنند نافراهم ، و دو راهند مخالف هم . آن که دنیا را دوست داشت و مهر آن را در دل کاشت ، آخرت را نه پسندید و دشمن انگاشت ، و دنیا و آخرت چون خاور و باختر است و آن که میان آن دو رود چون به یکى نزدیک گردد از دیگرى دور شود . و چون دو زنند در نکاح یکى شوى که ناسازگارند و در گفتگوى . [نهج البلاغه]
 
امروز: شنبه 04 فروردین 30

برق نوری روانه زمینیان میکند و لختی بعد رعدی بر سینه آسمان میکوبد و سپس زمین به رعشه می آید .

رحمتش را ندا می دهد که های ، خلایق ؛ به هوش باشید :   آنکه نمی شنود ، به چشم ببیند ، برقم را .  آنکه نمی بیند ، به گوش بشنود ، رعدم را .  آنکه کور و کر است ، به لرزه دریابد ، طنینم را .   هیهات بر آنکه هم می بیند و می شنود و هم به درون در می یابد و خود را محروم از رحمت میکند !!! اما عجبا !؟ تعدادی، به خانه هجوم می برند . عده ای کثیر به زیر طاقی پناهنده می شوند .بعضی به زیر چتر سنگر میگیرند و ... اندکی خود را به سوی آسمان میگشایند و " او " را در شکل باران در آغوش میکشند ، من نیز چنین کرده و جسم خاکی ام را به زیر رحمتش میکشانم .  قطره قطره باران میبارد . غبارها را میشوید و آلودگیها را به زمین مادر می سپارد . زمین نیز پذیرای این ناپاکی هاست و میپذیرد اراده " صاحب آسمان " را . طرات باران دَرَم نفوذ میکند و این تَل خاکی پیکرم را بتدریج حل کرده به روی زمین جاری میسازد . و آنچه از من باقی می ماند ، روح و جانم است . که باز :        برق نور و               طبل رعد و                              رعشه زمین ؛                                            نوید رحمت میدهد  که هر آینه میبارم ، پس آغوش بگشایید و پذیرا باشید . الهی ، الهی ،الهی ،

  این بار از روح و جانم چه می ماند ؟؟؟؟؟   

 

آیا در عمق زمین نفوذ می کنم ؟؟؟

 

و یا به اعماق آسمانت پر می کشم ؟

 

 

 

 

  

  

 

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 نوشته شده توسط مجید کمالو در یکشنبه 90/4/12 و ساعت 12:21 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 38
بازدید دیروز: 67
مجموع بازدیدها: 248731
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه