بهترین باش
اگرنمی توانی بلوطی بر فراز تپه ای باشی
بوته ای در دامنه ای باش
ولی بهترین بوته ای باش که در کناره راه می روید
اگر نمی توانی درخت باشی ،بوته باش
اگر نمی توانی بوته ای باشی، علف کوچکی باش
و چشم انداز کنار شاه راهی را شادمانه تر کن
اگر نمی توانی نهنگ باشی، فقط یک ماهی کوچک باش
ولی بازیگوش ترین ماهی دریاچه!
همه ما را که ناخدا نمی کنند، ملوان هم می توان بود
در این دنیا برای همه ما کاری هست
کارهای بزرگ و کارهای کمی کوچکتر
و آنچه که وظیفه ماست ، چندان دور از دسترس نیست
اگرنمی توانی شاه راه باشی ، کوره راه باش
اگر نمی توانی خورشید باشی، ستاره باش
با بردن و باختن اندازه ات نمی گیرند
هر آنچه که هستی، بهترینش باش
خداوندا بر من ببخشای و در دیوان عمل لغزشهای مرا نادیده بگیر. تو بهتر از من میدانی که چه کرده ام و چه گفته ام و آنچه را که گذشت روزگار از خاطر و پرده فراموشی پنهانش را که داشته است به حساب من مگذار.
خداوندا همی خواهم اگر تسلیم هوای نفس شوم و بار دیگر توبه خویش بشکنم تو همچنان بار دیگر قلم بخشایش بر ناشایستگی های من فرو کشی و بار دیگر پوزش مرا بپذیری .
الهی اکنون پیشانی عجز به درگاه تو بر خاک میگذارم و از همه این تباهی ها به توبه می گرایم .
خداوندا چشم ما گاهی به ناروا گشوده شود و به ناروا به هم آید.
خداوندا زبان ما احیانا از منطقه حق و وجدان بدان سو رود و حقایق را باژگون ادا نماید .
خداوندا در قلب ما تمایلات پنهانیست که اگر روزی وجود خارجی یابد و مفهوم بی رنگ آن رنگ صداقت و مصداق گیردجنایتی بزرگ اتفاق خواهد افتاد.
خداوندا کلمات یاوه بسیار باشد که آن را نشناسیم و از ادای آن پرهیز نتوانیم کرد.
خداوندا اکنون از چشمکهای ناروای چشم و انحراف ناستوده ی زبان و امیال نا هنجار قلب و سخنان یاوه به آستان تو پناه میاورم واز تکرار آنچه ناپسند باشد پوزش میخواهم
نوشته شده توسط مجید کمالو در یکشنبه 90/4/12 و ساعت 2:30 عصر |
نظرات دیگران()