سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
[ و شنید که مردى از خارجیان شب بیدار است در نماز و خواندن قرآن ، فرمود : ] به یقین خفتن به که با دو دلى نماز گزاردن . [نهج البلاغه]
 
امروز: سه شنبه 103 آذر 6

روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد. زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد .
بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد ،تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و ...

 


محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم .
زن که بسیار شرمگین شده بود ،عذر خواهی کرد و گفت :چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟
تولستوی در جواب گفت : شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید

 نوشته شده توسط مجید کمالو در چهارشنبه 90/4/22 و ساعت 2:23 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 43
بازدید دیروز: 136
مجموع بازدیدها: 245694
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه