کمالو مجید
بنا براین درمورد دانستن زمان ظهور جای هیچگونه نگرانی وجود ندارد. زیرا قرار است تمام امور مربوط به ظهور با تدبیر پروردگار و با علم پیشین الهی در زمان مقرر وباقدرت لایزال او انجام شود. اما در مورد اصل تولد آنحضرت بنا براین بوده است و شاید چاره ای جز این نبوده است که باید مقدمات امور بصورت طبیعی انجام میشده است تا عده ای شاهد تولد آنحضرت باشند و وجود اورا بعدا انکار نکنند. هر چند در روند تولد آنحضرت نیز تا حد ممکن دست حمایت پروردگار آشکار بوده است. مانند آنکه بر اساس برخی از روایات در مادر بزرگوار آنحضرت تا شب تولد آنحضرت اثری از حاملگی وجود نداشته است.
بنا براین میتوان نتیجه گرفت که منظور ازظهور همان تولد باشد و منظور از حدیث کذب الوقاتون آن باشد که اگر کسی زمان آمدن ( شامل بدنیا آمدن) انحضرت را پیش بینی کرد تکذیب کنید.
پاسخ سوم:
سومین پا سخ به روایات منع توقیت آنست که در این روایات کلمه وقات بکار رفته است.
کلمه وقات صیغه مبالغه است ودر این حدیث به دو معنی بکار میرود.
یکی بمعنای کسی که هر روز وقتی را برای ظهور تعیین میکند. یعنی بدون هیچ گونه مبنای درستی و دلیل محکمی ازچنته خویش روزی را برای ظهور تعیین میکنند وبا روح وروان وباور های مومنان کاری ندارد.
دیگر بدان معنا که وقت را بسیار دقیق تعیین میکنند و به روز دقیق ظهور نیز اشاره میکنند.
به احتمال زیاد، روایات منع از توقیت شامل چنین آدمهایی میشود.
پاسخ چهارم:
تمام روایت مربوط به منع توقیت شامل توقیت توسط انسانهای معمولیست. در هیچکدام از این روایات توقیت توسط ائمه منع نشده است. هیچ حدیثی نقل نشده است که اگر توقیت توسط خدواند و یا اولیای او انجام شد بازهم باید تکذیب کرد.
پاسخ پنجم:
این نبشته به هیچکدام از موارد فوق ربطی پیدا نمیکند.نه نگارندگان و محققان ادعایی دارند و نه از قبل خویش حرفی میزنند.
محققان این نظریه تنها با این نکته بسنده میکنند که با استفاده از فرمول های قرآنی از شمارش کلمات و آیات مربوطه به این نتیجه میتوان رسید که خداوند زمان زوال اسرائیل را تعیین کرده است. آنها معتقدند که بر اساس داده های قرآنی میان زوال اسرائیل و ظهور حضرت مهدی علیه السلام رابطه تنگاتنگی وجود دارد وامکان ظهور در همان ایام وجود دارد.
بنابراین نمیتوان برمحققان این نظریه نام وقات گذارد و به تکذیب آنان پرداخت.
بر اساس این نظریه این خداوند است که زمان زوال اسرائیل و ظهور حضرت مهدی را تعیین کرده است ومحققان تنها با استفاده از داده های قرآنی به کشف آن پرداخته اند و پر واضح است که نمیتوان به تکذیب خداوند پرداخت.
رابطه زوال اسرائیل با ظهور حضرت مهدی علیه السلام
قبل از شروع بحث در مورد رابطه زوال اسرائیل با ظهور حضرت مهدی علیه السلام لازم است نکاتی را در مورد آنحضرت بدانیم وبا اعداد مربوط به آنحضرت آشنا شویم.
نام مبارک آنحضرت م ح م د.
پدربزگوارایشان امام حسن عسکری امام یازدهم شیعیان است.
نام مادر آنحضرت نرجس خاتون است
آنحضرت امام دوازدهم شیعیان و معصوم چهاردهم هستند.
ایشان فرزند نهم امام حسین علیه السلام میباشند.
سال تولد: 255 هجری قمری مصادف باسال 869 میلادی
سال شروع امامت: 260 هجری قمری مصادف با 874 میلادی
شروع غیبت صغری: 265 هجری قمری مصادف با 879 میلادی
شروع غیبت کبری: 329 هجری قمری مصادف با 941 میلادی.
طول غیبت صغری: 64 سال.
اسرار سوره مبارکه کهف و رابطه آن با امام مهدی ع
در سوره مبارکه کهف اسرار فراوانی نهفته است که ذیلا به برخی ازآنها اشاره میسود.
نخست آنکه سوره مبارکه کهف بلافاصله بعد از سوره مبارکه اسراء آمده است. بلافاصله بعد از کهف نیز سوره مبارکه مریم است . این ترتیب معنا دار حاوی اسراری هست . سوره اسراء قطعا در فلسطین اتفاق افتاده است. داستان حضرت عیسی در سوره مریم نیز در فلسطین بوده است. بالطبع به این نتیجه میتوان رسید که موضوع مطرح شده در سوره کهف نیز در این سر زمین باید اتفاق افتاده باشد وقطعا مسائل استنباط شده از این سوره نیز در این سرزمین خواهد بود.
دوم آنکه این ترتیب معنا دارگویای ترتیب زمانی آخرالزمان است. یعنی روال سوره ها نشانگر آنست که بعد از زوال اسرائیل بدست حضرت مهدی، حکومت جهانی بوجود خواهد آمد وآنگاه حضرت عیسی علیه السلام نیز ظاهرخواهند شد .
سوم آنکه اگرچه یهودیان به گزاف اذعان داشته اند که تاریخ شان از آغاز خلقت آدم آغاز میشود اما در واقع به دلایل علمی فراوانی تاریخ یهودیان از حادثه اصحاب کهف شروع میشود و چنین استنباط میشود که پایان تاریخ یهودیان نیز بی ارتباط با سوره کهف نیست. شخصیتی که موضوع بحث کنایی سوره کهف است پایان بنی اسرائیل را رقم خواهد زد.
چهارم آنکه کلمه (والیتلطف) که در وسط قرآن واقع شده و کلمه مرکزی قرآن است دراین سوره واقع شده است. این نشانگر آنست که این سوره از نظر آمار کلماتی قرآن در مرکز قرآن قرار کرفته و سوره مرکزی قرآن است.
پنجم آنکه آیه ای که این کلمه در آن واقع شده است آیه نوزدهم این سوره است.
ششم آنکه تعداد آیات این سوره بصورت معنا داری 110 آیه است به تعداد نام مبارک علی علی السلام وکهف تنها سوره ایست که 110 آیه دارد.
هفتم آنکه در روایات فراوانی اصحاب کهف جزو یاران حضرت مهدی شمرده شده اند. تفسیر در المنثور ج4 ص215 . عن ابن العباس قال رسول الله : اصحاب الکهف اعوان المهدی.
هشتم آنکه پیامبر اکرم برای در امان ماندن از فتنه دجال تلاوت سوره کهف را سفارش فرموده اند.
من حفظ عشر آیات من سورة الکهف عصم من الدجال. صحیح مسلم ج1 ص 555 حدیث 809
نهم آنکه برای تعجیل در ظهور امام زمان نیز قرائت سوره کهف توصیه شده است.
دهم آنکه سوره کهف از نظر ترتیب سوره ها سوره 18 قرآن است و نکته قابل توجه اینست که تعداد آیات مربوط به اصحاب کهف نیز در این سوره 18 آیه است.
یازدهم آنکه سوره عصر را برخی از مفسرین به حضرت ولیعصر علیه السلام مربوط میدانند. از نظر عددی نیز ارتباط عجیبی بین این سوره و سوره کهف دیده میشود.
بدین ترتیب که تعداد آیات سوره عصر3 عدد میباشد و از نظر ترتیب نیز 103 میباشد. از ضرب 3 در 103 عدد 309 بدست میآید که در سوره کهف که مربوط به حضرت مهدی علیه السلام است نقش کلیدی دارد.
دوازدهم آنکه میان سوره کهف و سوره اسراء نیز ارتباط زیادی وجود دارد. در سوره کهف میخوانیم.
(17:12)وجعلنا الیل والنهار ءایتین فمحونا ءایة الیل وجعلنا ءایة النهار مبصرة لتبتغوا فضلا من ربکم ولتعلموا عدد السنین والحساب وکل شیء فصلنه تفصیلا.
ما شب و روز را دو نشانه قرار دادیم .آنگاه نشانه شب را محو کردیم و نشانه روز را آشکار کردیم تا از پروردگار تفضلی بخواهید. و تعداد سالها را بدانید و حساب سالها را داشته باشید. ما هر چیز را جداگانه تفصیل داده ایم.
از دقت در آیه فوق متوجه میشویم که خداوند برای دانستن تعداد سالها و دقت در حساب سالها اهمیت ویژه ای قایل شده است.
نکته مهم این است که این آیه درست بعد از آیات مربوط به فساد اول و دوم بنی اسرائیل آمده است که در آن وعده داده شده است که بنی اسرائیل پس از فساد دوم از بین خواهد رفت.
بلا فاصله بعد از آن خداوند اهمیت دانستن تعداد سالها را به میان میکشد .
حال باید دید منظور خداوند از تعداد این سالها چیست که خداوند اینقدر برای آن حساب ویژه ای باز کرده است.
بخصوص آنکه کلمه حساب نوزدهمین کلمه این آیه است.
برای یافتن این پاسخ به محاسبه ارزش عددی جمله السنین والحساب میپردازیم.
ب ا س ح ل ا و ن ی ن س ل ا
309 2 1 60 8 30 1 6 50 10 50 60 30 1
از محاسبه ارزش عددی جمله (السنین والحساب) به عدد 309 میرسیم.
اینجاست که ارتباط اسرار آمیز سوره اسراء و کهف بیشتر آشکار میشود. عدد 309 تنها درسوره کهف ودر متن قرآن آمده است. بنا براین به این نتیجه میرسیم که خداوند بصورت آشکاری توجه ما را به تعداد سالهای ذکر شده در سوره کهف جلب میکند. شکی باقی نمیماند که منظور خداوند از و لتعلموا عددالسنین و الحساب این است که ما با عدد 309 آشنا شویم . در فصل های آینده این کتاب ذکر خواهد شد که عدد 309 عدد مرکزی سوره کهف است و اعداد دیگری نیز در این سوره بکار رفته است که تمامی این اعداد ارتباط منطقی، منظم و مستقیمی با حضرت مهدی علیه السلام دارد که مألا با سرنوشت بنی اسرائیل مربوط میشود.
به عبارت دیگر خداوند بصورت بسیار رمز گونه ای در دوازدهمین آیه این سوره به سوره مربوط به امام دوازدهم (کهف) اشاره میکند و از راز بزرگی پرده بر میدارد.
سیزدهم آنکه:
.از نظر تعداد آیات فقط یک آیه تفاوت دارند
هر دو با ذکر خداوند شروع میشود.
سوره اسرا با ذکر سبحان الله و سوره کهف با ذکر الحمدلله.
هردو با کلمه الذی شروع میشوند.
در اولین آیه هر دو سوره کلمه عبد بکار رفته است.
درآخرین آیه سوره اسرا و اولین آیه سوره کهف ذکرالحمدلله بکار رفته.
در هر دو سوره جمله اتخاذ ولد بکار رفته.
در هر دو سوره از شرک منع شده است.
در هر دو سوره بشارت به پیروزی نهایی مومنان داده شده است.
در هر دو سوره از ولایت غیر خدا نهی شده است.
خلاصه ای از محتوای سوره کهف
بررسی مجموعه آیات نخستین سوره کهف.
سوره کهف با تأکید بر استوار بودن قرآن آغاز میشود و خداوند در ذیل آیات 1-9 که مجموعا 79 کلمه است به دو موضوع مهم اشاره میکند:
به این سه آیه ازین مجموعه آیات 9 گانه توجه کنید:
(18:1)الحمد لله الذی أنزل على عبده الکتب ولم یجعل له عوجا
(18:2)قیما لینذر بأسا شدیدا من لدنه ویبشر المؤمنین الذین یعملون الصلحت أن لهم أجرا حسنا
(18:3)مکثین فیه أبدا
ستایش خداوندی راست که بر بنده خویش کتاب را فروفرستاد و در آن نادرستی را راه نیست.
این کتاب ، کتابیست قیم، تا از سوی خداوند انسان را از نیروی بسیار محکم و استواری آگاه کند که از سوی خداوند تأیید میشود. خداوند مومنان را بشارت میدهد که آنان را پاداش زیبایی است. پاداش آنان اینست که آنان در زمین برای همیشه حکم خواهند راند.
اگر بر روش مرحوم علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه بخواهیم به تفسیر قرآن توسط قرآن بپردازیم، خواهیم دید که خداوند در چند مورد از عبارت بأس شدید استفاده کرده است و عجیب آنست که در تمامی موارد میان آنان رابطه خاصی وجود دارد.
که ذیلا به مواردی از آن اشاره میشود.
یکی ازین موارد در باره زوال اسرائیل اول توسط بخت النصر در سال 586 قبل از میلاد است. خداوند در این آیه بخت النصر و یارانش را با عنوان بندگان خویش میخواند که به نیروی بأس شدید مجهز و موید بوده اند.
(17:5)فإذا جاء وعد أولیهما بعثنا علیکم عبادا لنا أولی بأس شدید فجاسوا خلل الدیار وکان وعدا مفعولا
آنگاه که نوبت وعده نخستین فساد بنی اسرائیل فرارسید، ما بندگان صالح خویش را که با نیروی بسیار محکم و استواری از سوی ما پشتیبانی میشدند برآنان گماردیم.آنان تمام سرزمین ها را تجسس کردند و وعده الهی در مورد بنی اسرائیل تحقق یافت.
استفاده معنا دار از این عبارت در اول سوره مربوط به حضرت مهدی و همچنین اشاره به استقرار ابدی مومنان در زمین از ارتباط میان این دو سوره باهم خبر میدهد و حاوی اسراری است.
خداوند با اشاراتی برآنست که حضرت مهدی علیه السلام را نیز از تبار همان مومنانی معرفی کند که دارای بأس شدید است و در زمین حاکمیت و استقرار ابدی خواهند یافت. ارتباط عددی این آیات نیز با حضرت مهدی بسیار شگفت انگیز و معنا دار است.
مسئله مهم دیگری که در این چند آیه اول سوره کهف آمده است اینست که به مومنان وعده پاداش ارزشمند حکومت در زمین داده شده است