کمالو مجید
تا بحال عاشق شده اید؟ احساس کرده اید که خوشبخت ترین و شاد ترین انسان روی زمین و تنها عاشق واقعی دنیا هستید؟ هیجان جسمی و روحی عشق فراموش شدنی نیست. ولی به قول ادگار آلن پو نویسنده آمریکایی هیچ هیجان شدیدی نمی تواند ماندگار باشد. بدن توان تحمل این همه هیجان را ندارد. عشق هیجانی هم به همان صورت نمی ماند و تغییر حالت می دهد.
اگر همه چیز برای دلدادگان به خوبی پیش برود و عشق به وصال بینجامد، به تدریج عشق تند تغییر ماهیت می دهد و پس از وصلت به ثبات و اعتماد تبدیل می شود که البته اصلا هیجان و از خود بیخودی اولیه را ندارد.
در حقیقت تجربه عشق یک روند شیمیایی است شامل سه پله بارز: 1- شهوت 2- عشق رمانتیک 3- وصال
هر سه مرحله زیست شناسی توسط هورمونهای انسان کنترل می شوند و در راستای یک هدف قرار دارند: تولید مثل.
شهوت ما را به شکار جنس مخالف می کشاند؛ عشق رمانتیک گزینه های ما را محدود و نیروی ما را بر یک نفر متمرکز می کند و پیوند ما را وا می دارد کنار گزینه خود آنقدر بمانیم تا تولید مثل کنیم و فرزندان خودمان را بزرگ کنیم و با این حیله طبیعت بقای نسل ما را تضمین می کند.
این فیلمنامه سه مرحله ای به کارگردانی هورمونهای بدن به تصویر کشیده می شود. هورمون اصلی عشق دوپامین (Dopamine) نام دارد. دو هورمون دوپامین و نوراپی نفرین (Norepinephrine) هورمونهایی هستند که در مواجهه با ناشناخته ها در بدن ترشح می شوند. در مراحل اولیه عشقهای اسیدی و رمانتیک میزان این دو هورمون تا حدی بالا می رود که نیاز به خورد و خوراک را از دست می دهیم. فرانسوی ها این مرحله را ضربه آذرخش و انگلیسی ها بیماری عشق می نامند.
دکتر فیشر محقق انسان شناس دانشگاه راتگرز این مرحله را دقیقا همچون اعتیاد می داند و می گوید از نظر بیولوژیکی تاثیر دختر همسایه روی بدن دقیقا مثل تاثیر کوکایین و سایر مواد مخدر است. عشق اسیدی یک جور ویار است. توازن شیمیایی بدن به هم می ریزد و تنها چیزی که آن را تا حدی باز می گرداند دیدار معشوق است و در این جاست که امید و اشتیاق و از خود بیخودی و یا خشم و سر خوردگی را تجربه می کنیم.
در نهایت هیجان دوپامین فروکش می کند و هورمونهای وصلت یعنی واسو پرسین (Vasopressin) و اکسی توسین (Oxytocin) وارد عمل می شوند. اینها هورمونهایی هستند که ما را به وصال و پیوند دراز مدت وا می دارند. این هورمونها که بیشتر پس از نزدیکی جنسی ترشح می شوند باعث ماندن زن و مرد در کنار هم برای بزرگ کردن فرزند هستند. گرما و ملایمت این دو هورمون قابل مقایسه با هیجان و پرواز حاصل از هورمونهای اولیه نیست؛ خصوصا اکسی توسین که دوپامین و نوراپی نفرین را سرکوب می کند. به همین دلیل به زن و شوهرهایی که مدتی را کنار هم گذرانده اند پیشنهاد می شود برای تحریک دوباره این هورمونها و بازیابی هیجان اولیه دنبال تجارب و ماجراهای جدید باشند تا دوباره تحریک شوند و دوپامین در بدنشان ترشح شود. تحقیقات نشان داده است که زوجهایی که با هم در زندگی به دنبال ماجراها و تجربیات هیجان انگیز می روند رضایت و عشق بیشتری دارند تا زوجهایی که دچار روزمرگی می شوند.
همین نوآوری و هیجان ناشناخته هاست که باعث موفقیت بعضی ازدواجهای سنتی هم می شود. در ازدواجهای سنتی اکثرا عدم شناخت طرف مقابل و هیجان روبرویی با فردی ناشناس باعث ترشح دوپامین می شود.
درضمن جهت دستیابی به هیجان و نو آوری لازم نیست همراه همسرتان با طناب از کوه پایین بپرید. به گفته محققین می توانید از دو عنصر شوخ طبعی و نزدیکی برای بازگرداندن هیجان دوپامین استفاده کنید. البته برای بعضی افراد راههای دیگری هم هست. از قدیم گفته اند دوری و دوستی. گاهی اوقات جدایی و بحث و دعوا باعث ترشح آدرنالین و در نهایت ترشح دوباره دوپامین و دوراپی نفرین می شود و میل به طرف مقابل را افزایش می دهد. شاید شما هم زوجهایی را بشناسید که هرازگاهی یک دعوای جانانه با هم می کنند گویی که می خواهند یکدیگر را بدرند ولی کمی بعد با عشق فراوان به آغوش هم باز می گردند.