کمالو مجید
زن ها
اگر یک زن سیگار بکشد-1:
...در امریکا به او می گویند :زنیکه سیگاری
در ایران به او می گویند : زنیکه معتاد ... خیابانی لجن!
و در عربستان او را سنگسار می کنند!
?-اگر یک زن برای برابری حقوق زن و مرد تلاش کند:
در امریکا به او می گویند : فمنیست
در ایران به او می گویند :.....خانم
و در عربستان او را سنگسار می کنند!
3-اگر جسد زنی در یکی از میدان های شهر و درون یک کیسه پلاستیکی پیدا شود:
در امریکا : احتمالاً او یک زن خیابانی و بی خانمان بوده.
در ایران:احتمالاً شوهر غیرتی اش او را کشته
در عربستان: صد در صد بر اثر جراحات وارده ناشی از سنگسار به قتل رسیده است!
4-زنان:
در امریکا اجازه دارند در پزشکی ، حقوق ، مهندسی و … تحصیل نمایند.
در ایران اجازه دارند در پزشکی ، حقوق ، مهندسی و …. به شرط تفکیک جنسیتی تحصیل نمایند
در عربستان اجازه دارند از بین بی سوادی و سنگسار یکی را برگزینند!
5- مادر:
در امریکا: مادر و پدر مسئول نگه داری و تربیت و بزرگ کردن فرزندان هستند.
در ایران: مادر مسئول نگه داری و تربیت و بزرگ کردن فرزندان است.
در عربستان:فرقی نمی کند که مادر مسئول چیست چون در هر صورت سنگسار می گردد.
6- اگر زنی بخواهد از شوهرش جدا شود:
در امریکا:درخواست طلاق می دهد و نیمی از سرمایه شوهرش به او میرسد( زمان بین درخواست طلاق و اتمام مراحل قانونی:دو هفته)
در ایران:در خواست طلاق می دهد و در صورتی که هیچ ادعایی نسبت به نفقه و مهریه نداشته باشد میتواند از همسرش جدا گردد(زمان بین درخواست طلاق و اتمام مراحل قانونی: ?? الی ?? سال!)
در عربستان:درخواست طلاق میدهد و شوهرش اجازه دارد او را سنگسار کند
7-یک دختر ?? ساله:
در امریکا نیازی به اجازه کسی برای انجام کارهایش ندارد.
در ایران تنها برای دست شویی رفتن و تنفس نیازی به اجازه کسی ندارد!
در عربستان اصولاً هیچ اجازه ای ندارد!!!
8-تبریک میگم شما پدر شدید.بچتون یه دختره
در امریکا:Oh God Thanks
در ایران: خاک بر سرت حلیمه! بازم دختر زاییدی؟!؟!
در عربستان: نعم؟البنت؟ لا لا لا! أنا بد بخت! سنک سار یا زنده فی القبر هذه الدختر!
رقم اول بارکد اجناس
اگر دوست ندارید جنس چینی
بخرید به بارکد آن جنس دقت کنید،
اگر سه رقم اول بارکد آن محصول
شماره های 690 تا 695 باشد آن محصول
چینی است
Everyone
needs to read this completely through. SCARY!!!
471 is
Made in Taiwan
00-13: USA & Canada
20-29: In-Store Functions
30-37: France
40-44: Germany
45: Japan (also 49)
46: Russian Federation
471: Taiwan
474: Estonia
475: Latvia
477: Lithuania
479: Sri Lanka
480: Philippines
482: Ukraine
484: Moldova
485: Armenia
486: Georgia
487: Kazakhstan
489: Hong Kong
49: Japan (JAN-13)
50: United Kingdom
520: Greece
528: Lebanon
529: Cyprus
531: Macedonia
535: Malta
539: Ireland
54: Belgium & Luxembourg
560: Portugal
569: Iceland
>
> 57:
> Denmark
>>
> 590:
> Poland
>
> 594:
> Romania
>
> 599:
> Hungary
>>
> 600
> & 601: South Africa
>
> 609:
> Mauritius
>
> 611:
> Morocco
>>
> 613:
> Algeria
>
> 619:
> Tunisia
>
> 622:
> Egypt
>>
> 625:
> Jordan
>
> 626:
> Iran
>
> 64:
> Finland
>>
> 690-695: China
>
> 70:
> Norway
>
> 729:
> Israel
>
>
> 73:
> Sweden
>
> 740:
> Guatemala
>
> 741:
> El Salvador
>>
> 742:
> Honduras
>
> 743:
> Nicaragua
>
> 744:
> Costa Rica
>>
> 746:
> Dominican Republic
>
> 750:
> Mexico
>
> 759:
> Venezuela
>>
> 76:
> Switzerland
>
> 770:
> Colombia
>
> 773:
> Uruguay
>
>
> 775:
> Peru
>
> 777:
> Bolivia
>
> 779:
> Argentina
>
>
> 780:
> Chile
>
> 784:
> Paraguay
>
> 785:
> Peru
>
>
> 786:
> Ecuador
>
> 789:
> Brazil
>
> 80
> - 83: Italy
>>
> 84:
> Spain
>
> 850:
> Cuba
>
> 858:
> Slovakia
>
> 859:
> Czech Republic
>
> 860:
> Yugoslavia
>
> 869:
> Turkey
>
>
> 87:
> Netherlands
>
> 880:
> South Korea
>
> 885:
> Thailand
>
>
> 888:
> Singapore
>
> 890:
> India
>
> 893:
> Vietnam
>
>
> 899:
> Indonesia
>
> 90
> & 91: Austria
>
> 93:
> Australia
>
>
> 94:
> New Zealand
>
> 955:
> Malaysia
>
> 977:
> International Standard Serial Number for Periodicals (ISSN)
>>
> 978:
> International Standard Book Numbering (ISBN)
>
> 979:
> International Standard Music Number (ISMN)
>
> 980:
> Refund receipts
>
>
> 981
> & 982: Common Currency Coupons
>
> 99: Coupons
داستان پدری روستایی، و پسرش
روزی ، یک پدر روستایی با پسر پانزده ساله اش وارد یک مرکز تجاری میشوند. پسر متوّجه دو دیوار براق نقرهای رنگ میشود که بشکل کشویی از هم جدا شدند و دو باره بهم چسبیدند، از پدر میپرسد، این چیست ؟ پدر که تا بحال در عمرش آسانسور ندیده میگوید پسرم، من تا کنون چنین چیزی ندیدم، و نمیدانم .
در همین موقع آنها زنی بسیار چاق را میبینند که با صندل چرخدارش به آن دیوار نقرهای نزدیک شد و با انگشتش چیزی را روی دیوار فشار داد، و دیوار براق از هم جدا شد ، و آن زن خود را بزحمت وارد اطاقکی کرد، دیوار بسته شد، پدر و پسر ، هر دو چشمشان بشماره هائی بر بالای آسانسور افتاد که از یک شروع و بتدریج تا سی رفت، هر دو خیلی متعجب تماشا میکردند که ناگهان ، دیدند شمارهها بطور معکوس و بسرعت کم شدند تا رسید به یک، در این وقت دیوار نقرهای باز شد، و آنها حیرت زده دیدند، دختر ?? ساله مو طلایی بسیار زیبا و ظریف ، با طنازی از آن اطاقک خارج شد.
پدر در حالی که نمیتوانست چشم از آن دختر بردارد، به آهستگی، به پسرش گفت : پسرم ، زود برو مادرت را بیار اینجا
مجادله در ادبیات بر سر یک خال
حافظ :
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را
صائب تبریزی :
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
شهریار :
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح اجزا را
هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد
نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را
محمد عیادزاده :
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورد دنیا را
نه جان و روح می بخشم نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟
و خال هندویش دیگر ندارد ارزشی اصلاً
که با جراحی صورت عمل کردند خال ها را
نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پا ها را
فقط می خواستند این ها، بگیرند وقت ما ها را.....؟؟؟
|
اسپانیا:
زلزله میآید. هیچکس بر اثر آن کشته و زخمی نمیشود و فقط چند تا گاو به خیابان میآیند. مردم پارچهی قرمز نشان میدهند و برای تفریح میدوند. گاوها صد و هشتاد نفر را کشته و دو هزار نفر را زخمی میکنند!
افغانستان:
زلزله میآید. سیصد هزار نفر کشته میشوند. القاعده مسئولیت زلزله را بر عهده میگیرد. نیروهای آمریکایی تمام کوهستانهای افغانستان را بمباران میکنند و سیصد هزار نفر دیگر از جمله بنلادن را در این درگیریها از بین میبرند. بعد از چهار ساعت پسلرزهی فسقلی دیگری میآید و بنلادن مسئولیت آن را هم بر عهده میگیرد!
ژاپن:
اخبار ژاپن اعلام میکند که از امروز به مدت یک ماه، هر روز زلزلهای به بزرگی هشت و نیم ریشتر، توکیو را خواهد لرزاند. ساکنان توکیو زیر لب میگویند سوسکی بابا و برای امتحان کردن مقاومت ساختمانها، سه ریشتر هم خودشان به صورت دستی به زلزله اضافه میکنند. یک دستگاه هم درست میکنند که جو را تبدیل به آبجو کند و موقع زلزله بیشتر سر حالشان بیاورد!
امارات:
زلزله میآید. نیمی از کشور نابود میشود. دور ساختمانهای مخروبه نوار زرد میکشند و آنها را به مکان توریستی تبدیل میکنند. ایرانیها از این مکانها دیدن میکنند و اماراتیها با پول حاصل از صنعت توریسم، یک کشور دیگر درست میکنند!
فرانسه:
زلزله قرار است تا چند روز دیگر بیاید. تمام مردم اعتصاب میکنند و خواستار منع وقوع زلزله در کشورشان میشوند. حمل و نقل عمومی مختل میشود. در نهایت زلزله تسلیم خواست مردم میشود و دیگر نمیآید!
آمریکا:
زلزله میآید. هیچکس کشته و زخمی نمیشود اما دو نفر و نصفی بیخانمان میشوند. تلویریون ایران ده بار این خبر را پخش میکند و سیاستهای باراک اوباما، جرج بوش، کلینتون و ... و کریستف کلمب مورد انتقاد شدید قرار میگیرد! وزیر خارجهی آمریکا خطر تروریسم را گوشزد میکند و دوباره افغانستان را بمباران میکنند!
فلسطین:
زلزله میآید. کسی خانه ندارد تا بیخانمان شود! یازده هزار نفر از نیروهای غیرنظامی کشته میشوند. قطعنامهای توسط تمام کشورهای جهان با امضای ایران صادر شده و کشتار غیرنظامیان محکوم میگردد. در انتهای این قطعنامه تأکید میشود که در صورت تکرار زلزله، عواقب بسیار بدی در انتظار رژیم صهیونیستی خواهد بود! ششصد میلیون دلار کمک مالی هم توسط همان تمام کشورهای جهان صورت میگیرد!
سوئیس:
زلزله میآید. دستهی عینک چهار نفر از ساکنان میشکند. از سوی دولت به تمام شهروندان سوئیس مبلغ سه میلیون یورو وام بلاعوض پرداخت میشود. کل کابینه از مردم عذرخواهی کرده و ضمن پذیرش مسئولیت تمام اتفاقات، دستهجمعی استعفا میدهند!
کلمبیا:
زلزله میآید. تمام جمعیت کشور به جز نود و یک نفر کشته میشوند. درگیری مسلحانه رخ میدهد. یک نوجوان 14 ساله با آر.پی.جی نود نفر دیگر را میکشد. بعد به خودش هم مظنون میشود و آر.پی.جی را توی حلقش فرو میکند!
هند:
زلزله میآید. تمام خانهها خراب میشود. مردم آوارهی کوچه و خیابان میشوند و از گرسنگی در آستانهی مرگ قرار میگیرند. بعد در یک اقدام همگانی مرتاض میشوند و از مرگ حتمی نجات پیدا میکنند!
ایران:
زلزله میآید. شصت هزار نفر کشته و زخمی میشوند. آمار آسیبدیدگان زلزله در این دولت با آمار دولتهای قبلی مقایسه و از عدم افزایش آن به عنوان یکی از مفاخر دولت یاد میشود در نهایت تمام ماجرای زلزله تکذیب می شود!
ز گورخری پرسیدم :
توسفیدی و راه راه سیاه داری
یا اینکه سیاهی و راه راه سفید داری؟
گورخره به جای جواب دادن پرسید
تو خوبی فقط عادت های بد داری،
یا بدی و چند تا عادت خوب داری؟
ساکتی بعضی وقت ها شیطونی،
یا شیطونی بعضی وقت ها ساکت می شی؟
ذاتاً خوشحالی بعضی روزها ناراحتی،
یا ذاتاً افسرده ای بعضی روزها خوشحالی؟
لباس هات کثیفن فقط پیرهنت کثیفه،
یا کثیفن و شلوارت تمیزه؟ «
و گورخر پرسید و پرسید و پرسید،
و پرسید و پرسید، و بعد رفت.
دیگه هیچ وقت از گورخرها
دربارهء راه راهاشون چیزی نمی پرسم.
شل سیلور استاین
یک- به مردم بیش از آنچه انتظار دارند بدهید و این کار را با شادمانی انجام دهید .
دو- با مرد یا زنی ازدواج کنید که عاشق صحبت کردن با او هستید. برای اینکه وقتی پیرتر می شوید، مهارت های مکالمه ای مثل دیگر مهارت ها خیلی مهم می شوند .
سه- همه ی آنچه را که می شنوید باور نکنید، همه ی آنچه را که دارید خرج نکنید و یا همان قدر که می خواهید نخوابید .
چهار- وقتی می گویید: دوستت دارم. منظورتان همین باشد .
پنج- وقتی می گویید : متاسفم. به چشمان شخص مقابل نگاه کنید .
شش- قبل از اینکه ازدواج کنید حداقل شش ماه نامزد باشید .
هفت- به عشق در اولین نگاه باور داشته باشید .
هشت- هیچ وقت به رؤیاهای کسی نخندید. مردمی که رؤیا ندارند هیچ چیز ندارند.
نه- عمیقاً و با احساس عشق بورزید. ممکن است آسیب ببینید ولی این تنها راهی است که به طور کامل زندگی می کنید .
ده- در اختلافات منصفانه بجنگید و از کسی هم نام نبرید .
یازده- مردم را از طریق خویشاوندانشان داوری نکنید .
دوازده- آرام صحبت کنید ولی سریع فکر کنید .
سیزده- وقتی کسی از شما سوالی می پرسد که نمی خواهید پاسخ دهید، لبخندی بزنید و بگویید : چرا می خواهی این را بدانی؟
چهارده- به خاطر داشته باشید که عشق بزرگ و موفقیت های بزرگ مستلزم ریسک های بزرگ هستند .
پانزده- وقتی کسی عطسه می کند به او بگویید : عافیت باشد .
شانزده- وقتی چیزی را از دست می دهید، درس گرفتن از آن را از دست ندهید .
هفده- این سه نکته را به یاد داشته باشید: احترام به خود، احترام به دیگران و مسئولیت همه کارهایتان را پذیرفتن.
هجده- اجازه ندهید یک اختلاف کوچک به دوستی بزرگتان صدمه بزند .
نوزده- وقتی متوجه می شوید که اشتباهی مرتکب شده اید، فوراً برای اصلاح آن اقدام کنید .
بیست- وقتی تلفن را بر می دارید لبخند بزنید، کسی که تلفن کرده آن را در صدای شما می شنود .
بیست و یک- زمانی را برای تنها بودن اختصاص دهید .
یک دوست واقعی کسی است که دست شما را بگیرد و قلب شما را لمس کند .
روستایی در ایران که زمان در آن متوقف شده است!
روستای ایستا واقع در شهرستان طالقان شاید مرموزترین روستای ایران باشد، روستایی در خاک البرز که مردمانش در زمان توقف کرده اند.
به گزارش مهر، سکوت حکمفرماست و کسی کاری به کار کسی ندارد. در کوچه ها اثری از رد پای تکه آهنهایی که در شهر "خودرو" نامیده می شود نیست. مردمانی که چون تابلو نقاشی زندگی و آداب و رسوم گذشته را در عصر ارتباطات یدک می کشند.
نه تنها شبها پای تلویزیون نمی نشینند که به شب نشینی هم اعتقادی ندارند. عروسی و عزا ندارند و مراسمی چون جشن تولد، سالگرد ازدواج و... برای آنان معنا و مفهومی ندارد.
مهمان نواز هستند به شرطی که احدی از زنان قصد ورود به روستای آنان را نداشته باشد. همانطور که تا کنون کسی از دنیای بیرون زنان آنان را ندیده است. متمول هستند و از طریق فروش زمینهای پدریشان در تبریز روزگار می گذرانند.
شناسنامه ندارند و جزو آمار جمعیت ایران به حساب نمی آیند. هیچگونه خدمات دولتی را دریافت نمی کنند.
جایی که هرگونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند
اینجا ایستا است؛ مرموزترین روستای ایران! جایی که هیچگونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند و بدون آب لوله کشی، گاز، برق، درمانگاه، ماشین آلات، وسایل ارتباطی و ... زندگی می کنند.
گروهی از پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی، فقیه مشهور دوره مشروطه که با الهام از آرای تجددستیز او چنین زندگی را در زمانه تسلط مدرنیته سامان دادهاند.
میرزا صادق مجتهد تبریزی از فقهایی بود که در هر دو حیطه نظر و عمل، بسیار بر طرد مطلق اندیشه تجدد و دستاورهایش تاکید میکرد و تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا میداد.
اهالی روستای ایستا واقع در شرق طالقان اوقات شرعی نماز را با شاخصههای خود استخراج کرده و آغاز و پایان ماه مبارک رمضان را نیز با رویت خویش تعیین میکنند، به رویای صادقانه معتقدند، آنان به شدت منتظر ظهور امام مهدی (عج) هستند.
فرزندان آن بعد از رسیدن به سن تکلیف مختارند که با آنان زندگی کنند یا به شهر تبریز بازگردند، هیچگونه فعالیت سیاسی و اجتماعی نداشته و باورهای خود را تبلیغ نمیکنند.
اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند
اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند و از امکانات رفاهی جدید مانند آب لوله کشی، گاز، برق، تلفن، رادیو و تلویزیون و... استفاده نمیکنند.
کودکان آن روستا به سبک سنتی و مکتب خانهای با فراگیری دروسی همانند واجبات و محرمات فقهی، خوشنویسی و اصول عقاید سواددار میشوند.
ساعت مچی و دیواری در محل زندگی "اهل توقف" وجود ندارد و سیمان و آهن در معماری خانههای آنان به کار نرفته است.
آنان به نحو اسرارآمیزی از مردم فاصله میگیرند و کمتر کسی را به خانه خود راه میدهند.
از هر نوع مظاهر مدرنیته و تکنولوژی دوری میکنند و با این عزلت گزینی و انتخاب زندگی رهبانی، هالهای از شایعات و سخنان عجیب را در اطراف خود پراکندهاند.
اهالی بومی طالقان که به درستی نمیدانند اینان از کجا آمدهاند و چه مرام و مسلکی دارند، گاه آنان را اسماعیلی مذهب و زمانی دراویش ترک دنیا گفته قلمداد میکنند که در انتظار ظهور امام مهدی (آخرین پیشوای شیعیان) هستند.
.
1)
در سال 52 جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب 313 روز باقی میماند
2)
حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوا مطالعه ی دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است.بنابراین 263 روز دیگر باقی میماند
3)
در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا"" 122 روز میشود. بنابراین 141 روز باقی میماند
4)
اما سلامتی جسم و روح روزانه1 ساعت تفریح را میطلبد که جمعا"" 15 روز میشود.پس 126 در روز باقی میماند
5)
طبیعتا"" 2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل 30 روز میشود. پس 96 روز باقی میماند
6)
1ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است. چرا که انسان موجودی اجتماعی است.این خود 15 روز است.پس 81 روز باقی میماند
7)
روزهای امتحان 35 روز از سال را به خوداختصاص میدهند. پس 46 روز باقی میماند
8)
تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم 30 روز در سال هستند. پس 16 روز باقی میماند
9)
در سال شما 10 روز را به بازی میگذرانید.پس 6 روز باقی میماند
10)
در سال حداقل 3 روز به بیماری طی میشود و 3 روز دیگر باقی است
11)
سینما رفتن و سایر امور شخصی هم 2 روز را در بر میگیرند. پس 1 روز باقی میماند
12)
1روز باقی مانده همان روز تولد شماست.چگونه میتوان در آن روز درس خواند؟ !
نتیجه ی اخلاقی: پس یک دانشجوی نرمال نمیتواند درس بخواند
دوستت دارمها را نگه میداری برای روز مبادا،غریب است دوست داشتن .
دلم تنگ شدهها را، عاشقتمها را…
این جملهها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمیکنی!
باید آدمش پیدا شود!
باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد!
سِنت که بالا میرود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسی نکردهای و روی هم تلنبار شدهاند!
فرصت نداری صندوقت را خالی کنی.! صندوقت سنگین شده و نمیتوانی با خودت بِکشیاش…
شروع میکنی به خرج کردنشان!
توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی
توی رقص اگر پابهپایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند
توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد
در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خندهات انداخت و اگر منظرههای قشنگ را نشانت داد
برای یکی ، یک دوستت دارم خرج میکنی برا ی یکی ، یک دلم برایت تنگ میشود خرج میکنی! یک چقدر زیبایی، یک با من میمانی؟
بعد میبینی آدمها فاصله میگیرند متهمت میکنند به هیزی به مخزدن به اعتماد آدمها!
سواستفاده کردن به پیری و معرکهگیری
اما بگذار به سن تو برسند!
بگذار صندوقچهشان لبریز شود آنوقت حال امروز تو را میفهمند بدون اینکه تو را به یاد بیاورند
و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن.
وقتی میدانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ...
و نفسها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛
به بازیش میگیریم هر چه او عاشقتر، ما سرخوشتر، هر چه او دل نازکتر، ما بی رحم تر.
تقصیر از ما نیست؛
تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شدهاند
دکتر شریعتی